کد مطلب:2997 شنبه 1 فروردين 1394 آمار بازدید:12

گنجینه پرسمان » اجتماعي و فرهنگي

دوست دارم طلبه شوم , اگر فرم مخصوصي وجود دارد لطفاً ارسال فرماييد.

بعضي از اهل سنت مي گويند: سران قريش مانند وليد, عاص , اسود و اميه با پيامبر6ملاقات كردند و براي رفع اختلاف خواستار شدند كه طرفين خدايان يكديگر را بپذيرند.

در اين موقع سوره نازل گرديد و پيامبر6مأمور شد به آن ها بگويد:

(پـاورقي 1.كافرون , (109 آيه 2و 3

با اين حال پيامبر6علاقه مند بود كه روزي دستوري نازل شود تا فاصله بين مسلمانان و مشركان كم ترگردد و بتواند با قوم خود كنار بيايد. روزي در كنار كعبه با صداي دلنشين خود آيات سوره را تلاوت مي كرد وقتي به اين آيات رسيد. ; مرا از لات , عزي و منات كه سومين بت است خبر دهيد.() ناگهان شيطان اين دو جمله را به او القا كرد:(پـاورقي 2.نجم (53 آيهء 19و 20

تلك الغرانيق العلي و ان شفاعنهن لتوتجي ; اين ها عالي مقام اند, شفاعت آن ها مورد رضايت است .

با شنيدن اين جمله غلغله و شادي در ميان مردم در گرفت و مشركان گفتند: بالاءخره محمد6از خدايان ما به نيكي ياد كرده است . جبرييل نازل شده , به پيامبر6اخطار كرد كه اين دو جمله را من براي تو نياورده بودم , اين از القائات شيطان است و بعد از آن اين آيهء شريفه نازل شد. ما هيچ پيامبري را پيش از تو نفرستاديم جزاين كه هرگاه آرزو مي كرد شيطان القائاتي در آن مي كرد اما خداوندالقائات شيطان را از ميان مي برد.()

(پـاورقي 3.حج (22 آيهء 52

اهل سنّت روايات عجيبي در اين مورد نقل كرده اند, به عنوان مثال از ابن جرير, ابن منذر, ابن ابي حاتم و ابن مردويه , به سندي صحيح از سعيد بن جبير اين مطلب را روايت كرده است .

اين روايت به چند طريق از ابن عباس و جمعي از تابعين نقل شده است و جماعتي از تابعين از جمله حافظابن حجر, آن را صحيح دانسته اند.()

(پـاورقي 1.سيد محمد حسين طباطبايي , الميزان , ج 14 ص 589

از نظر شيعه اين قصه به دلايلي صحيح نيست :

1 راويان حديث , ضعيف و غير موثق اند و صدور آن از ابن عباس نيز به هيچ وجه معلوم نيست و به گفته : اين حديث از مجعولات زنارقه است .

2 اين دو جمله با صدر آيات اين سوره نمي سازد; زيرا در آيات 3و 4آمده : پيامبر6چيزي از روي هوانمي گويد هر چه مي گويند: جز وحي چيزي نيست . با اين حال چگونه ممكن است , ذيل آيات به او نسبت سخن از روي هوا و هوس بدهد.

3 پيامبر6از عصمت برخوردار است چگونه ممكن است از شخص معصوم اشتباه و خطايي سربزند.

4 خداوند در يك جا به پيامبر6نويد داده :

پيدا نخواهد كرد>. و در جاي ديگر به او مژده داد كه در تمام دوران تاريخ بشريت قرآن را از هر گونه پيش آمد بدنگاه مي دارد,

شده از درگاه احديت بتواند در قرآن خللي وارد كند؟!.

5 اگر اين قصه صحيح باشد نشانه اين خواهد بود كه پيامبر6بايد عنان صبر و تحمل خود را از دست داده باشد و در انجام وظيفهء خود خسته شده باشد در صورتي كه آن بزرگوار كوه صبر ومقاومت بوده و كوچك ترين احساس خستگي نمي كردند.

6 از افرادي مثل وليد, حكيم و سخن ساز, نقطه سنج كه به خردمندي و هوشمندي در ميان عرب هامعروف بودند با شنيدن اين دو جمله بلافاصله از دشمني با پيامبري كه ده سال تيشه بر ريشه آيين آن ها زده دست بردارند. با اين كه در همين جلسه هم قبل از اين دو جمله و هم بعد از آن كمال بي حرمتي را نسبت به خدايان آن ها روا داشته است ؟!.قبل از اين دو جمله فرمود: مرا از لات , عزّي و منات خبر دهيد . و در ذيل فرمود: آيا پسر از آن شما است ؟ و دختر خاص خدا؟ اين يك قسمت ظالمانه است . بتان جز نام هايي بيش نيستند كه شما و پدرانتان ناميده ايد...()

(پـاورقي 4.ر.ك : جعفر سبحاني , فروغ ابديت , ج 1 ص 342ـ 343و ناصر مكارم شيرازي و همكاران , تفسير نمونه , ج 14 ص 142ـ 143